سری کتاب های داستان و رمان صادق هدایت


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود









نظر شما درباره این وبلاگ و مطالب ان چیست؟


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 148
بازدید دیروز : 138
بازدید هفته : 943
بازدید ماه : 908
بازدید کل : 137217
تعداد مطالب : 327
تعداد نظرات : 51
تعداد آنلاین : 1



A.W.Surveys - Get Paid to Review Websites! A.W.Surveys - Get Paid to Review Websites!


نام کتاب : چنگال

 

نویسنده : صادق هدایت

 

بخشی از داستان:

 

سيد احمد همينكه وارد خانه شد، نگاه مظنوني ب ه دور حياط انداخت، بعد با چوب دستي خودش ب ه در قهوه اي

رنگ اطاق روي آب انبار زد و آهسته گفت:

« !.. ربابه … ربابه »

در باز شد و دختر رنگ پريد هاي هراسان بيرون آمد :

« . داداشي تو هستي ؟ بيا بالا »

دست برادرش را گرفت و در اطاق تاريك كوچك كه تا كمركش ديوار نم كشيده بود داخل شدند . سيد احمد

عصايش را كنار اطاق گذاشت و روي نمد كهنه گوشة اطاق نشست . ربابه هم جلو او نشست . ولي ب ر خلاف

معمول ربابه اخم آلود و گرفته بود . سيد احمد بعد از آنكه مدتي خيره به چشمهاي اشك آلود او نگاه كرد از روي

بي ميلي پرسيد :

«  ننجون كجاست؟ »

ربابه با صداي نيمه گرفته گفت :

«  گور مرگش اون اطاق خوابيده »

« خوابيده؟ »

 

برای دانلود کتاب کلیک کنید...

 



A.W.Surveys - Get Paid to Review Websites! ***
A.W.Surveys - Get Paid to Review Websites!

:: موضوعات مرتبط: کتاب , ,
:: بازدید از این مطلب : 331
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
ن : مهدی محمدی
ت : شنبه 12 فروردين 1391
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


(function(i,s,o,g,r,a,m){i['GoogleAnalyticsObject']=r;i[r]=i[r]||function(){ (i[r].q=i[r].q||[]).push(arguments)},i[r].l=1*new Date();a=s.createElement(o), m=s.getElementsByTagName(o)[0];a.async=1;a.src=g;m.parentNode.insertBefore(a,m) })(window,document,'script','//www.google-analytics.com/analytics.js','ga'); ga('create', 'UA-52170159-2', 'auto'); ga('send', 'pageview');